tg-me.com/TakyaTalabaniSonjagh/77051
Last Update:
مست مستم لیک مستی دیگرم
امشب از هرشب به تو عاشق ترم
راست گویم یک رگم هوشیار نیست
مستم اما جام و می در کار نیست
مست عشقم،مست شوقم،مست دوست
مست معشوقی که عالم مست اوست
نیمه شبها سیر عالم کرده ام
رو به ارواح مکرّم کرده ام
نغمه ی مرغ شبم پر می دهد
سیر دیگر حال دیگر می دهد
ساقی ام پیمانه ام لبریز کرد
باده ی خود را شرار انگیز کرد
حالت مستی و مدهوشی خوش است
وز همه عالم فراموشی خوش است
مستی ما گرندانی دور نیست
باده ی ما زاده ی انگور نیست
ای حریفان! جام من جان من است
وندرین پیمانه،پیمان من است
چیست پیمان؟ نغمه ی قالوابلا
میزند هرلحظه در گوشم صلا
کای تو در پیمان من هوشیار باش
خواب خرگوشی بنه،بیدار باش!
بندبگسل،نغمه زن،پرباز کن
این قفس را بشکن و پرواز کن
این ندا هرشب مرا مستی دهد
زندگانی بخشد و هستی دهد
هاتفی گوید مرا در بیت بیت
ای قلمزن،ما رمیت اذ رمیت
ما قلم را در کفت جان می دهیم
ما به شعرت نور عرفان می دهیم
روشنی ها از چراغ عشق ماست
برکسی تابد که داغ عشق ماست
دوستان این نور مهتاب از کجاست؟
در تن من جان بیتاب از کجاست؟
در سکوت شب دلم پر میزند
دست یاری حلقه بر در میزند
شب برآرم ناله در کوی سکوت
عالمی دارد هیاهوی سکوت
از چراغ آسمان ها روشنم
پر فروغ از نور باران تنم...
روشنان آسمانی در عبور
نور و نور و نور و نور و نور و نور
میرسم آنجا که غیر از یار نیست
وز تجلّی قدرت دیدار نیست...
بهر دیدن،چشم دیگر بایدت
دیده ای زین دیده بهتر بایدت
باغبان را در گلاب و گل ببین
ذکر او در نغمه ی بلبل ببین
طبع خاموشم،سخن پرداز اوست
بال از او،نیرو از او،پرواز از اوست
عقل ها زاندیشه اش دیوانه است
شمع او را عالمی پروانه است
دیده ی خلقت همه حیران اوست
کاروان عقل،سرگردان اوست!
یک تجلی عقل را مجنون کند
وای اگر از پرده سر بیرون کند!
آری آری میتوان موسی شدن
با شفای روح خود عیسی شدن
روح میگوید: اگرچه خاکی ام
من زمینی نیستم،افلاکی ام
راه هموار است،رهرو نیستم
بی سبب در هر قدم می ایستم...
هر زمان آن حالت دلخواه نیست
جان روشن گاه هست و گاه نیست
تشنه کامم لیک دریا در من است
گر شفا خواهم مسیحا در من است
باغ هست وما به خاری دلخوشیم
نور هست و ما به ناری دلخوشیم
دعوت حق گویدم:بشتاب سخت
تا بتابد بر سرت خورشید بخت
از نفخت فیه من روحی نگر
تا کجا پر میکشد روح بشر
گر شوی موسی،عصی در دست توست
خود مسیحا شو،شفا در دست توست
طور سینا سینه ی پاک شماست
مستی هر باده از تاک شماست
وادی اعین درون جان توست
کشتن فرعون در فرمان توست
پاک شو،پر نور شو،موسی تویی
جان خود را زنده کن،عیسی تویی
غرق کن فرعون نفس خویش را
محو کن فکر خطا اندیش را
ساقیا آن می که جان سوزد کجاست؟
نور حق را در دل افروزد کجاست؟...
بار الاها ! بال پروازم ببخش
روح آزاد وسبک تازم ببخش
عاشق بزم توام، راهم بده
عقل روشن،جان آگاهم بده
#مهدی سهیلی
.🕌: @TakyaTalabaniSonjagh
BY 🌙تکیه سنجاق🌙طریقة قادریة طالبانیة
Warning: Undefined variable $i in /var/www/tg-me/post.php on line 283
Share with your friend now:
tg-me.com/TakyaTalabaniSonjagh/77051